رســــام Rasam ©

گروه سایبری

رســــام Rasam ©

گروه سایبری

دوست خدا

ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه میکرد.زنی درحال 
عبور اورا دید و به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش نو خرید و 
گفت: مواظب خودت باش!کودک پرسید:ببخشید خانم؛ شما خدا هستید؟؟ زن 
لبخند زد و پاسخ داد: نه! من فقط یکی از بنده های خدا هستم! کودک گفت: 
میدانستم که با او نسبتی داری…!!

این داستان واقعه ای است …!!!

معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا … دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت: بله خانوم؟ معلم که از عصبانیت شقیقه‌هاش میزد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد: چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن؟
ها؟! فردا مادرت رومیاری مدرسه می‌خوام درمورد بچه بی‌انضباطش باهاش صحبت کنم!

دخترک چونه لرزونش رو جمع کرد … بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت: خانوم … مادرم مریضه … اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن… اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد … اون وقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه … اون وقت … اون وقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم … اون وقت قول میدم مشقامو بنویسم… معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت: بشین سارا … و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد

ولادت امام رضا(ع) برشما مبارک باد

زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟

بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟

گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام

ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟

ازکبوترهاکه میپرسم نشانم میدهند

گنبدو گلدسته هایت رابه دادم میرسی ؟

من دخیل التماس رابه چشمت بسته ام

هشتمین دردانه زهرابه دادم میرسی ؟

درد دل

نمیدونم در مورد زلزله اخیر حرف زدن آسونه یا سخت؟

سخته چون حس انسانیت و بشر دوستیمون درگیر میشه…

و آسونه چون ما داغدار نیستیم! و خیلی راحت نقد میکنیم و باز نشر
میدیم


اما حالا که قراره بازنشر بدم؛ میگردم و لحظه زندگی رو باز نشر
میدیم…

نجاتگران خدا قوت…


سخت است

سخت است حرفت را نفهمند،

سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند،