-
دوست خدا
یکشنبه 17 دیماه سال 1391 14:11
ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه میکرد.زنی درحال عبور اورا دید و به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش نو خرید و گفت: مواظب خودت باش!کودک پرسید:ببخشید خانم؛ شما خدا هستید؟؟ زن لبخند زد و پاسخ داد: نه! من فقط یکی از بنده های خدا هستم! کودک گفت: میدانستم که با او نسبتی داری…!!
-
این داستان واقعه ای است …!!!
چهارشنبه 24 آبانماه سال 1391 21:34
معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا … دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت: بله خانوم؟ معلم که از عصبانیت شقیقههاش میزد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد: چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن؟ ها؟! فردا مادرت...
-
ولادت امام رضا(ع) برشما مبارک باد
جمعه 7 مهرماه سال 1391 02:48
زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟ بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟ گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟ ازکبوترهاکه میپرسم نشانم میدهند گنبدو گلدسته هایت رابه دادم میرسی ؟ من دخیل التماس رابه چشمت بسته ام هشتمین دردانه زهرابه دادم میرسی ؟
-
درد دل
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 23:49
نمیدونم در مورد زلزله اخیر حرف زدن آسونه یا سخت؟ سخته چون حس انسانیت و بشر دوستیمون درگیر میشه… و آسونه چون ما داغدار نیستیم! و خیلی راحت نقد میکنیم و باز نشر میدیم اما حالا که قراره بازنشر بدم؛ میگردم و لحظه زندگی رو باز نشر میدیم… نجاتگران خدا قوت…
-
سخت است
یکشنبه 22 مردادماه سال 1391 20:13
سخت است حرفت را نفهمند، سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند،
-
ما که را گول زدیم؟
یکشنبه 18 تیرماه سال 1391 22:50
بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود بیخودی حرص زدیم سهممان کم نشود ما خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم ما به هم بد کردیم، ما به هم بد گفتیم ما حقیقتها را زیر پا له کردیم.و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم.روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم ما که را گول زدیم؟
-
بزرگ مرد...
دوشنبه 12 تیرماه سال 1391 00:27
تنها شانس بهبودی فاطمه، گرفتن خون از برادر پنج ساله اش رضا بود که او هم قبلا مبتلا به این بیماری بود و به طرز معجزه آسایی نجات یافته بودو هنوز نیاز به مراقبت پزشکی داشت. پزشک معالج وضعیت بیماری فاطمه را به رضا توضیح داد و پرسید آیا برای بهبودی خواهرت مایل به اهدای خون هستی؟؟ برادر خردسال اندکی تردید کرد و… سپس نفس...
-
زندگی به نام پدر...
دوشنبه 15 خردادماه سال 1391 16:16
پسر گرسنه اش می شود ، شتابان به طرف یخچال می رود در یخچال را باز می کند عرق شرم …بر پیشانی پدر می نشیند پسرک این را می داند دست می برد بطری آب را بر می دارد … کمی آب در لیوان می ریزد صدایش را بلند می کند ، " چقدر تشنه بودم " پدر این را می داند پسر کوچولو اش چقدر بزرگ شده است …
-
چقدر دردناک است فهمیدن !
پنجشنبه 4 خردادماه سال 1391 21:47
گوش هایم را می گیرم. چشم هایم را می بندم و زبانم را گاز می گیرم ولی حریف افکارم نمی شوم … چقدر دردناک است فهمیدن !
-
گفته ها
پنجشنبه 4 خردادماه سال 1391 21:34
آدم ها زود پشیمان میشوند ! گاهی از گفته هایشان ، گاهی از نگفته هایشان گاهی از گفتن نگفتنی هایشان و گاهی هم از ن گفتن گفتنی هایشان !
-
چقدر زود دیر می شد…
پنجشنبه 4 خردادماه سال 1391 21:29
چقدر زود دیر می شد…
-
محبوبیت دور از این نیست...
پنجشنبه 4 خردادماه سال 1391 21:25
دو چیز را فراموش مکن : خداوند را و مرگ را دو چیز را فراموش کن : بدی دیگران در حق تو و خوبی تو در حق دیگران سه چیز را نگه دار : گرسنگیت را سر سفره دیگران زبانت را در جمع و چشمانت را در خانه دوست
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 4 خردادماه سال 1391 21:21
آدم ها را بدون اینکه به وجودشان نیاز داشته باشی دوست بدار .. کاری که خدا با تو میکند ..
-
خرمشهر شهر ماندگار
پنجشنبه 4 خردادماه سال 1391 21:12
-
روز طبیعت مبارک
شنبه 12 فروردینماه سال 1391 23:17
آهای سیزدتون بدر دشمناتون در به در رفقاتون گل به سر گرفتاریاتون زود بدر خوشیهاتون هزار برابر
-
نوروز مبارک
دوشنبه 29 اسفندماه سال 1390 23:53
بـنام خدای بهار آفرین / بهار آفرین را هزار آفرین به جمشید و آیین پاکش درود / که نوروز از او مانده در یادبود . . . نوروز مبارک
-
یادم باشد که
یکشنبه 28 اسفندماه سال 1390 20:32
یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند. یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند. یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم. که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد. یادم باشد که خودم با خودم...
-
نرم نرمک میرسد اینک بهار ....
یکشنبه 28 اسفندماه سال 1390 15:13
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک شاخههای شسته، باران خورده پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس، رقص باد نغمه شوق پرستوهای شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک میرسد اینک بهار خوش به حال روزگار ... خوش به حال چشمه ها و دشتها خوش به حال دانه ها و سبزه ها خوش به حال غنچه های نیمه باز خوش به حال دختر میخک که...
-
تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست
شنبه 27 اسفندماه سال 1390 16:27
-
طرح
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 21:31
داشتم لباسمو اتو میکردم بیشتر از خط اتو! به علت اتو فکر میکردم! پیش خودم گفتم کاش می شد احساسمو هم اتو کنم! نمیپرسی به کدوم علت؟! مهم نیست؟!!! نه!؟!! برای خودم که خیلی مهمه! شاید بهتر باشه: عوضش کنم؟! یا بندازمش دور؟! برم یکی دیگه بخرم! من چقدر طراح بدی ام! آخه لباسمو خودم طراحی کرده بودم! نه بابا جنس پارچه اش ابریشم...
-
کودکان بیگناه فلسطینی به کدامین گناه کشته میشوند
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 14:45
تعجب نکنید وقتی می بینید که سربازان اسرائیلی با چنین قساوتی به کشتار مردم بیگناه میپردازند. اینان از کودکی آموخته اند که تنها جانهای یهودیان با ارزش است و دیگر اقوام با حیوانات تفاوتی ندارند . این کودکان می آموزند که دل نسوزانند و بجز منافع شوم یهود چیزی برایشان مهم نباشد . آنها از کودکی به هم سن و سالهایشان در لبنان...
-
قایقی خواهم ساخت/ سهراب سپهری
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 14:32
قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب. دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق قهرمانان را بیدار کند. قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب. دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق قهرمانان را بیدار کند. قایق از تور تهی و دل از آروزی مروارید، همچنان خواهم راند نه به...
-
زندگی به رنگ آبی
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 14:28
آموخته ام … تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی...
-
حرفی نزنم که...
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 21:12
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد/نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد/خطی ننویسم که آزار دهد کسی را/که تنها دل من ؛ دل نیست
-
نه همین دماغ زیباست نشان آدمیت
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 15:09
قصه دخترکی که هر روز صبح از خواب بیدار می شود دست و صورت نشسته بی تاب آینه می شود تا به آن دماغ به قول خودش "دو متری" خیره شود، قصه دختران زیادی است که آرزو می کنند یک روز آن قدر پول داشته باشند تا بتوانند به قول خودشان این عیب را از بین ببرند. اما آمار ناراضیان از جراحی عمل بینی، قصه کلاهبرداری برخی پزشک...
-
آدمیست دیگر ...
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 14:56
گــاه دلتنــگ می شـــوم ... دل تنگـــتر از همـــه دلتنگــی هــا... گوشـــه ای می نشـــینم ... و حســـرت هــا را می شمــــارم ... و باخــــتن ها را،... و صدای شکســـــتن ها را... دلتنــــگم، دلتـــــنگ...! آدمیست دیگر ... یک روز حوصله هیچ چیز را ندارد دوست دارد بردارد خودش را بریزد دور ...! "حسین پناهی"
-
بدون شرح!
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 14:48
-
تست هوش
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 14:46
به یک سوال بسیار ساده جواب دهید تا متوجه شوید سمت راست مغزتان خوب کار میکند!؟ کمیفکر کنید، سوال زیاد مشکلی نیست ولی اگر قادر به حل این سوال باشید... جاهای خالی رو با چه اعدادی باید پر کرد؟ 16 , ...,1000, 15, ... , 20 ,10 عجله نکنید! کمیفکر کنید، سوال زیاد مشکلی نیست ولی اگر قادر به حل این سوال باشید نشان فعالیت خوب...
-
حرف را همه می فهمند...
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 14:36
حرف را همه می فهمند... اگر سکوتم را بفهمی... هنر کردی!
-
کریم آقا
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 14:24
کریم آقا دوباره "آواز کنجشکها" دیدم . کریم آقای فیلم که زیر بار مال دنیا نفسش می برید یاد اون قسمتی افتادم که کریم تازه اخراج شده بود و شب با یک تخم شتر مرغ کل اهل محل را املت مهمان می کرد و بعد تر ها که به قول خودش ماهی 600 تومن گیرش می آمد حاضر نبود یکی از آن تخته پاره های دور ریختنی را ببخشد به کبری خانوم...